اعتیاد اینترنتی: دلایل و انگیزه ها .در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی یکی از آسیبهای ناشی از فضای مجازی پرداخته شود. بی شک قدم گذاردن در دنیای مجازی بیخطر نبوده و پیامدهایی را برای فرد کاربر به همراه دارد. اعتیاد به اینترنت یکی از این آسیبهاست که در این مقاله سعی خواهد شد از منظر دو نگرش علوم ارتباطی و روان شناسی به تبیین آن پرداخته شود. اعتیاد با یک نیاز آغاز می شود، بی شک اعتیاد اینترنتی نیز در پی تامین بیش ازحد یک یا چندین نیاز برای فرد کاربر به وجود می آید و مسئله اصلی این مقاله نیز، بررسی این نیازهاست. بر این اساس سعی شده است با در نظرگرفتن هرم نیازهای مازلو که نیازهای بنیادین بشر را طبقه بندی کرده است به تبیین این اعتیاد پرداخته شود. هم چنین ازمنظر نظریه استفاده و خشنودی که استفاده از رسانه ها را بر مبنای تامین نیازی در مخاطب می داند و معتقد است این مخاطبان هستند که برای تامین نیازهای موجود در زندگی شان به سمت رسانه ای می روند و براساس رویکرد رفتارگرا که معتقد است به هر میزان که این خشنودی به دست آمده برای آنها بیشتر باشد و پاداش بیشتری را در انجام این عمل کسب کنند، کشش آنها نیز به سمت رسانه افزایش خواهد یافت، سعی شده به واکاوی این مسئله پرداخته شود. آن چه در پایان این مقاله بدان دست می یابیم این است که اینترنت به عنوان رسانه ای قوی و تکنولوژی چند رسانه ای، اکثر نیازهای بنیادین بشر را تأمین میکند و همین مسأله موجب کشش آنها برای تامین نیازهایشان به دنیای مجازی است تا حدی که این وابستگی تبدیل به اعتیاد آنها به این محیط می شود.
● مقدمه
استفاده از فن آوری و تکنولوژیهای نوین یکی از جلوه های آشکار دنیای پیش روست. اینترنت نیز به عنوان یکی از ابعاد نوپای این فن آوری های جدید جهان معاصر، نقش به سزایی درتغییر و تحول زندگی افراد جامعه دارد.
اینترنت توانسته با ورود خود به سرعت به یکی ازابزار لازم زندگی تبدیل شود. تا جایی که حذف آن از امور روزمره زندگی امری اجتناب ناپذیراست. این تغییر را می توان با اختراع تلفن دراوایل قرن بیستم و تلویزیون دردهه پنجاه مقایسه کرد. اینترنت بشارتگر کم کردن فاصله ها وگسترش روابط میان آدمیان شده است. تکنولوژی های نوین ارتباطی که امکان همزمان و نامحدود افراد را فارغ از مکان قرارگیری آنان درجهان جدید فراهم ساخته است، عامل تولدجهان جدیدی است که با عنوان “جهان مجازی” (Virtual World) معرفی شده است. جهان مجازی برخلاف جهان واقعی امکانات بی شماری چون سهولت دسترسی، بیست و چهار ساعته بودن، سادگی کار، هزینه پایین، گم نام ماندن کاربران درآن وسایر موارد را داراست. ازطریق این جهان دوم می توان به آسانی به تجارت پرداخت، خریدکرد، آموخت، به منابع اطلاعاتی وسیع دست یافت، از تازه ترین اخبارمطلع گردید، سرگرم شد، به راحتی ودرعرض چند دقیقه با یک کشوردریک قاره دیگر ارتباط برقرارکرد، هویت جدیدی یافت و در نهایت یک زندگی دوباره و نو یافت. بودن در فضای مجازی اینترنت به کاربران فرصت های بی شماری می دهد و به هراندازه که این فرصت ها و خشنودی های ناشی از استفاده اینترنت افزایش یابد، کاربران بیشتربه سمت این پدیده نوین سوق خواهند یافت.
علی رغم تمام ویژگی های برتری که اینترنت دارد، با این حال نگرانی های جدیدی درخصوص استفاده از آن و تاثیراتی که این تکنولوژی بر جسم و روح و روان انسان می گذارد وجود دارد. کاربران در پی استفاده روزافزون از اینترنت وزندگی در فضای مجازی به مدت طولانی، نوعی وابستگی کاذب نیز به آن می یابند که دیگر رهایی ازآن امری دشواراست. درواقع همین وابستگی افراط آمیزموضوع اصلی این مقاله است. اعتیاد به اینترنت که نوعی وابستگی بیش از اندازه وغیر معمول به آن است، دلایلی دارد که دراین مقاله سعی خواهد شد از منظر علوم ارتباطات و روان شناسی بررسی شود. در این نوشته هدف این است که از منظررویکرد ارتباطی استفاده وخشنودی و رویکرد روان شناسی رفتار گرا دلایل و انگیزه های این اعتیاد را واکاوی شود. این مقاله ضمن ارایه تعاریفی از شبکه جهانی اینترنت، اعتیاد، معتاد اینترنتی، بررسی نیازهای اولیه بر اساس هرم مازلو، بررسی رویکرد استفاده و خشنودی ورویکرد رفتارگرا، درپاسخ به این سوال اساسی است، اینکه کاربران اینترنتی کدام نیازهای خود را ازطریق استفاده از اینترنت تامین می کنند که ترک این محیط برای آنها مشکل می شود و عنوان معتاد اینترنتی رابه خود می گیرند.
● رویکردهای نظری
▪ رویکرد استفاده یا رضامندی (بهره وری و خرسندی) از رسانه
باور به اینکه استفاده از رسانه به خرسندی ها، نیازها، آرزو یا انگیزهای تک تک مخاطبان بستگی دارد، دارای قدمتی طولانی است. انواع اصلی نیازهای افراد عبارتند از نیاز به اطلاعات، آرامش، همراهی، تفریح یا فرار. هم چنین مخاطبان رسانه ها یا محتواهای رسانه ای را می توان براساس این گونه وسیع انگیزشی تقسیم بندی نمود. دلبستگی نسبی مخاطبان به رسانه های متعدد هم به تفاوت های موجود بین خواسته ها وخرسندی های مورد انتظار آنها مرتبط دانسته شده است (مک کوایل، ۱۳۸۲).
رویکرد استفاده و خشنودی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباطگران به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد میکوشد، معلوم کند ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند. “کاتز” (Katz) و “گورویچ” (Gurevitch) معتقدندکه نیازهای مرتبط با رسانهها را در کل رسانه ها خلق نکردهاند. بیشتر این نیازها قبل از ظهوررسانه ها وجود داشتند و درست آن است که آنها را دردامنه فراخ تر نیازهای انسانی دید”(سورین وتانکارد، ۱۳۸۱، ص۴۲۷).
سوال اساسی رویکرد فوق چنین است: چرا مردم از رسانه ها استفاده می کنند و آن را برای چه منظوری به کار می برند؟ جامعه شناسی کارکردگرایانه، که سعی دارد به کارکردهای یک جزء در جهت اهداف کل جامعه یا یک نهاد بپردازد، نگاهی دیگر به رسانه ها دارد. در این رویکرد، تمامی نهادهای موجود در جامعه که یکی از آن ها رسانه های ارتباط جمعی است، کارکردی برای کل جامعه دارند و هر چه این کارکرد در جهت تامین اهداف جامعه و افراد در آن باشد، نشان گر عملکرد مثبت این نهادهاست. “این رویکرد رسانه ها را برآورنده نیازهای گوناگون جامعه می دانست. نیازهایی نظیر همبستگی، استمرار فرهنگی، کنترل اجتماعی، نیاز به گردش وسیع همه انواع اطلاعات عمومی. فرضیه مذکور، خود مبتنی بر این پیش فرض است، که افراد هم رسانه ها را برای مقاصدی متناظر به کار می برند. از جمله برای کسب راهنمایی، آرامش، سازگاری، اطلاعات و شکل گیری هویت شخص” (مک کوایل،۱۳۸۲، ص۱۰۴).
این رویکرد در طی زمان رشد بسیاری داشت تا جایی که در دهه های شصت و هفتاد مجدداً کشف و تفصیل شد. کاتز، “بلامر”(Blumer) و “گورویچ” یک مدل از فرایند گزینش رسانه ای را ارایه دادند که مربوط می شد به:
۱) سرچشمه های اجتماعی و روان شناختی
۲) نیازهایی که
۳) انتظارات خاص از
۴)رسانه های جمعی یا سایر منابع را به وجود می آورند و منجر به
۵) قرار گرفتن مخاطبان در معرض رسانه ها (یا اقدام به سایر فعالیتها) می شوند و این سرانجام به
۶) بر آورده شدن نیاز ها و
۷) دیگر تبعات میانجامد” (مک کوایل، ۱۳۸۲، ص۱۰۵).
در این رویکرد و با توجه به تحقیقات انجام شده دسته بندی های گوناگونی از نیازهایی که منجر به قرار گرفتن مخاطبان در برابر رسانه ها می شود، بررسی و مطرح شده است. به عنوان نمونه مککوایل (۱۳۸۲) و سورین و تانکارد(۱۳۸۱) به نیازهای زیر اشاره کردهاند:
▪ نیازهای شناختی (کسب اطلاعات، آگاهی و شناخت).
▪ نیازهای عاطفی (تجارب عاطفی، لذت بخش و یا زیبایی شناسانه).
▪ نیازهای انسجام بخش شخصی (تقویت اعتبار، اعتماد، ثبات و پایگاه).
▪ نیازهای گریز از تنش( فراغت و آسایش).
▪ نیازهای اجتماعی (هویت و گفت وگو با دیگران).
▪ نیازهای غیر اجتماعی (فرار کردن و تنهابودن).
▪ تفریح، سرگرمی، شادی های عاطفی.
در واقع برای بسط این رویکرد، می توان گفت با رشد روزافزون فن آوری های نوین رسانه ای، مخاطب انتخاب گرمی تواند در پی ارضای هر نیاز خود دست به گزینش رسانه ای بزند. حالا اوست که برای برطرف کردن نیازهایش به سمت رسانه مورد علاقه ی خود می رود و اینترنت این فضای انتخابی رابرای مخاطب خود گشودهتر ساخته است.
● نظریه رفتاری
نظریات بسیاری در تبیین اعتیاد اینترنتی وجود دارد و از آنجا که اعتیاد به اینترنت یک پدیده میان رشته ای است و علوم مختلف پزشکی، رایانه ای، جامعه شناسی، حقوق، اخلاق و روان شناسی، هر یک از زوایای گوناگونی این پدیده را مورد بررسی قرارداده اند، در هر یک از این علوم مختلف نظریه هایی برای این اختلال مطرح شده است. اما از آنجا که هدف اصلی این مقاله بررسی نیازهای تامین شده توسط اینترنت برای معتادان اینترنتی است، شایسته است نظریه ای به کار رود که قرابت بیشتری با این هدف دارد. از این رو در این مقاله از نظریه رفتاری برای تبیین این اعتیاد به کار گرفته شده است. این نظریه براساس مطالعات “اسکینر” (Skinner) بر شرطی شدن کنشگر تکیه دارد که در آن شخص رفتار معینی را انجام می دهد و سپس برای این رفتار پاداش دریافت می کند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱).
از جهت اینکه مواد مخدر، الکل، قمار و حتی اینترنت، پاداش های عاطفی، هیجانی، جسمانی و مانند آن را دارند، به عنوان شیوه ای برای فرار از موقعیت، در نظر گرفته میشوند و در بردارنده ارضای نیازی هستند. اگر فرد یاد بگیرد که وسیله ای مانند اینترنت میتواند برای او شرایطی فراهم کند که از واقعیت فرار کند و یا نیاز او را تامین کند، احتمالاً در آینده نیز به این کار مبادرت خواهد ورزید. این کار برای او عامل تقویت کننده خواهد بود و به صورت یک چرخه عمل کرده و باعث افزایش رفتار خواهد شد. براساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش که میتواند همان تامین نیازهای اولیه (براساس هرم مازلو) باشد وارد اینترنت می شود. پاداش هایی که وی از این رفتار می گیرد، شاید ارضای جنسی، تماس وارتباط بادیگران، خود شکوفایی، دریافت عشق، فرار از واقعیت و مشکلات زندگی روزمره و حتی سرگرمیهای زیاد باشد و چنانچه فرد در زمانهای آتی نیز به این پاداشها نیاز داشته باشد، به اینترنت روی خواهد آورد و در نتیجه این روند تقویت شده و چرخه همچنان ادامه پیدا میکند. بنابراین علت کلیدی در اعتیاد به اینترنت و موضوعات وابسته به آن تقویتی است که فرد دریافت می کند.
برای تلفیق این رویکرد با رویکرد پیشین (استفاده و خشنودی) میتوان گفت هرگاه فرد در پی ارضای نیازهای خود که هم می تواند شامل نیازهای بنیادین هرم مازلو که در ادامه مقاله به تفسیر آن پرداخته خواهد شد و هم نیازهای مطرح شده در نظریه استفاده و خشنودی، نیازهایی چون تفریح، سرگرمی، شادی های عاطفی، نیازهای اطلاعاتی، نیازهای شناختی، نیازهای اجتماعی و نیازهای غیراجتماعی و سایر موارد ذکر شده در این رویکرد باشد، به رسانه ای دلخواه روی می آورد و اگر رضامندی او از این استفاده به حدی باشد که خارج از تصور اولیه اوست، او در پی دریافت پاداش یا همان خشنودی های خواسته شده به سمت این رسانه خواهد رفت تا جایی که این رفتار به رفتاری اعتیادآور تبدیل میشود.
● شبکه جهانی اینترنت
اینترنت شبکه ی گسترده جهانی است که شبکههای مختلف رایانه ای در اندازه های متعدد و حتی رایانه های شخصی را با استفاده از سختافزارها و نرمافزارهای گوناگون و با قراردادهای ارتباطی به یکدیگر متصل میکند. این شبکه جهانی از طریق خطوط تلفن، رایانه های شخصی و یا شبکههای رایانهای را به یکدیگر متصل میکند و با اختصاص نشانیهای الکترونیکی مشخص به هریک ازآنها، برقراری ارتباط سریع و گسترده را میان کل کسانی که به شبکه متصل هستند، فراهم میکند و تبادل اطلاعات میان آنان را به صورت متن، صدا، تصویر و فیلم میسر میسازد (دهقان، ۱۳۸۴).
میتوان گفت که شبکه اینترنت همانند یک محل مجازی ملاقات عمومی شهروندان جهان است. یک نقطه تلاقی عمومی است که در آن میلیونها نفر از بیش از ۱۵۵ کشور جهان با هم در رابطه قرار میگیرند. سازمان عظیمی است که نظم آن از پیش تا حدودی تنظیم شده است. آنان در هر آن، به کسب اطلاع درباره مسایل مختلف، گفتگو، بازی، تجارت، جستجوی علمی، مشاهده تصاویر مختلف، استماع صداها و آهنگها، مشاهده فیلمها و بسیاری اقدامات دیگر میپردازند. اینترنت یک بانک اطلاعاتی نیست، بلکه گستردهترین و بااهمیتترین شبکه کامپیوتری جهان است و شاید نمونه ای اولیه از بزرگراه های اطلاعاتی ربع اول قرن بیست ویکم باشد. اینترنت درحکم مخزنی از اطلاعات خوب، بد، زشت وزیبا، اخلاقی و غیره اخلاقی میتواند تلقی شود (محسنی، ۱۳۸۰).
“مارتین ایروین” (Martin Irvine) استاد دانشگاه جوروج تاون آمریکا معتقد است اینترنت سه جزء دارد:
۱) یک سیستم کامپیوتری جهانی که ازابزارهای مشترک اتصال سخت افزاراستفاده می کند و اطلاعات دیجیتالی را منقل می سازد
۲) اجتماعی ازمردم که یک تکنولوژی ارتباطی رایج و مشترک را به کار می برند
۳) یک سیستم اطلاعات که به صورت جهانی توزیع شده است” (دهقان، ۱۳۸۴، ص۴۶).
ویژگی های کارکردی اینترنت
اینترنت ابزاری چندکارکردی است که قادر است:
به مثابه یک رسانه جمعی تصویری، نیازهای افراد رابه کسب اطلاع در زمینه های شغلی، خبری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ورزشی، هنری علمی و سایر موارد تامین نماید.
به مثابه یک سالن کنفرانس و گفتوگو فضای مجازی را درقالب دیالوگ برای ارائه، تنقیح و رشد افکار و عقاید فراهم کند (تالارهای گفتوگو).
به مثابه محفل و مکان گردهمایی گروههای همسال فارغ ازمحدودیتهای جغرافیایی و محلی افراد، کنش متقابل سازمان یافته و چهره به چهرهای تدارک ببیند که به واسطه آن، با شکل گیری خرده فرهنگهای متفاوت که عاری از الزامات و قیود مربوط به شخصیت و هویت واقعی کاربر و قیود حقوقی بر روابط اجتماعی واقعی است، فرایند جامعهپذیری در اجتماعات مجازی را تعین کند و نیز به علت خصلت غیرجسمانی این گونه روابط جامعه پذیری متفاوتی را به تجربه افراد درآورده (اجتماعات مجازی اتاق های گپ).
به مثابه یک محیط تفریحی بدون مواجهه با محدودیتهای مرزی وجغرافیایی، نیازمندیهای افراد را برای فعالیت هایی چون بازی و سرگرمی با شخصیت های حقیقی و مجازی اشباع کنند.
به مثابه یک رسانه تصویری و نوشتاری، ناتوانیهای موجود در محیط واقعی افراد را برای تقویت واشباع انگیزه های جنسی جبران کند.
به مثابه یک رسانهی جمعی نوشتاری بدون مواجهه با محدودیت های رسانههای نوشتاری واقعی این امکان را برای همه افراد فراهم می آورد که آزادانه تا در حد کتمان هویت واقعی خویش، اندیشهها و احساسات خود را به دیگری منتقل و از رهگذر امکان بازتاب اندیشه ها واحساسات مخاطبان به ترمیم اندیشهها و غنای احساسات خود مبادرت کنند (حسینی، ۱۳۸۴).
این کارکردها موجب تمرکز زدایی، سهولت دسترسی، هزینه پایین و مرزناپذیری میشود به صورتی که در اینترنت یک قدرت فرماندهی و یا کنترل کننده مرکزی وجود ندارد. با اینکه تکنولوژی جدید تحت عنوان اینترنت می تواند کاربردهای مثبت و هم کارکردهای منفی داشته باشد اما ویژگی های ذکر شده موجب می شود ضمن اینکه کاربردهای منفی آن نیز فراوان و در ابعاد بسیار مهمی مطرح باشد.
اهمیت و ابعاد منفی یا استفاده های زیان آور و نامطلوب از اینترنت از آنجایی بیشتر و گستردهتر می شود که کنترل هایی که درمورد رسانه هایی مانند روزنامه یا رادیو و تلویزیون به طور معمول صورت می گیرد، در این مورد موثر نیست. در مورداستفاده از رسانه های یاد شده نظارت در سطوح فردی، خانوادگی، گروهی و در سطح دولت به صورت منفرد یا ترکیبی صورت می گیرد. در مورد استفاده از اینترنت این نظارت ها یا امکان ندارد و یا به قدر کافی کاربرد ندارد در نتیجه مشکل اعتیاد به اینترنت و مشکلاتی نظیر آن ابعاد پراهمیتی پیدا می کند (دهقان، ۱۳۸۴).
● اعتیاد
“پی لی” (Pi Li) در ۱۹۹۱ به نقل از “یانگ” (Young) اعتیاد را از بعد روانشناختی، به وجود آمدن حالتی خوشایند که فرد قادر به دستیابی آن از طریق دیگر نیست، تعریف می کند.
اعتیاد به یک چیز ممکن است موجب کاهش احساس درد، عدم قطعیت و ناراحتی شده به علاوه از طریق توجه به موضوع اعتیاد آور، ذهن دیگربه عوامل ناراحت کننده و مشکلات تمرکز نمی کند. بدین ترتیب فرد مشکلات لاینحل خود را فراموش نموده و هر چند زود گذر و مصنوعی، آرامش، امنیت، موفقیت، تعلق و صمیمت را تجربه می نماید. بنابراین اعتیاد، حالت خوشایندی را در فرد ایجاد می کند اما این وضعیت موقتی و غیرواقعی است. از آنجا که فرد در اثر اعتیاد، احساسهای خوشایندی را تجربه می کند، شدت وابستگی وی بیشتر می شود. در واقع این حالت الگوی رفتاری اعتیاد را تقویت می کند” (قره آغاجی، ۱۳۸۵، ص۵).
“جان فیلیپ اسمیت” (John Philip Smith) تعریف دیگری از اعتیاد ارائه میکند:
اعتیاد نوعی عادت است که شکستن آن خیلی دشوار است. برای مثال، طی ترک اعتیاد به هرویین این اعتیاد با میل به دارو ادامه خواهد داشت. مشخصه دیگری که عادات اعتیادی را ازعادات غیراعتیادی متمایز می کند، قابلیت آنها در تولید احساس مثبت در زمان است که موجب رفع یک احساس منفی از فرد می شود، در حالیکه عادات غیراعتیادی تنها بر احساس منفی فائق می آید” (حسینی، ۱۳۸۴، ص۳).
معتادان دارای ویژگی های روان شناختی زیر هستند:
▪ کاهش اعتماد به نفس،
▪ فقدان مزمن احساسات خوب ازخود،
▪ وابستگی به فعالیت تغییردهنده حالت،
▪ سرپیچی از پذیرفتن انتقاد به خود،
▪ انزوا و گوشه گیری،
▪ واپس رانی ترس در ماندگی (حسینی، ۱۳۸۴).
● اعتیاد به اینترنت
لفظ اعتیاد بیشتر تداعیگر اعتیادهای سنتی هم چون اعتیاد به الکل، نیکوتین، مواد مخدر و قمار است. اما اعتیاد از طریق اینترنت با وجه ی جدیدی روبرو شده است. گسترش رایانههای شخصی و افزایش اتصال به اینترنت در خانه و محل کار منجر به ظهور معضلی به نام اعتیاد اینترنتی شده است. اعتیاد به اینترنت شامل اعتیاد به اتاقهای گپ زنی، هرزه نگاری، قمار آنلاین و خریدهای اینترنتی میشود. همچون دیگر اعتیادها این نوع اعتیاد نیز فرد معتاد را از خانواده و اطرافیانش منزوی میسازد. اعتیادهای رفتاری، همچون اعتیاد به شبکه اینترنت میتواند موجب تخریب سلامت، روابط، احساسات و نهایتاً روح و روان فرد شود (گرینفیلد، ۱۳۸۴).
● تعاریف اعتیاد اینترنتی
اگرچه مفاهیمی چون “اعتیاد به تکنولوژی” در نوشتههای “گریفیتز” (Griffiths) و اعتیاد به رایانه در آثار “شاتون” (Shatton) مورد مطالعه قرار گرفته بودند اما اعتیاد به اینترنت اصطلاحی بود که اولین بار به وسیله یانگ مطرح گردید. این اختلال با عناوین متفاوتی از قبیل” وابستگی رفتاری به اینترنت”، “استفاده مرضی از اینترنت”، “استفاده مشکلزا از اینترنت”، “استفاده بیش از حد به اینترنت”، “سوء استفاده از اینترنت”، “غیر سازشی” و اختلال اعتیاد به اینترنت معرفی می شود.
اما عناوین اختلال به اینترنت واستفاده مرضی از اینترنت در نوشته های اخیرکسانی چون “یانگ”، “دیویس” (Davis)، “کاپلان” ((Caplan، “گلدبرگ” (Golaberg)، “گروهل” ((Grohol و “گریفیتز” بیشتر از عناوین دیگر به کار رفته است. به طورکلی این اختلال را می توان به عنوان نوعی استفاده ازاینترنت که بتواند مشکلات روان شناختی، اجتماعی، درسی یا شغلی درزندگی فرد ایجاد کند، تعریف کرد (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱).
“اعتیاد اینترنتی به گستره وسیعی از مشکلات رفتاری وکنترل انگیزه استفاده ازاینترنت اشاره دارد. اعتیاد اینترنتی به عنوان یک رفتاروسواسی یا آرزوی برقراری پیوند، یا شاید حتی نمودی از انتقال و یا بازتاب روابط ابژه و یا رفع نیاز قلمداد می شود” (معیدفر، حبیب پورگتابی و گنجی، ۱۳۸۴).
افرادی چون یانگ و سایر روانشناسان معتقدند که زیاده روی دراستفاده از اینترنت، می تواند برای سلامتی فکری وفیزیکی شخص خطرناک باشد. اعتیاد به اینترنت کارکردانطباقی شخص رامختل می کند. گروهی دیگرازروان شناسان معتقدند که لذتی که به خاطراستفاده ازاینترنت به فرد دست می دهد به هیچ وجه قابل مقایسه با لذت حاصل ازکوکائین ویا هر نوع ماده مخدردیگری نیست. به طورخلاصه، مروربرادبیات نظری وتجربی پیرامون اعتیاداینترنتی، نشانگر آن است که اعتیاد اینترنتی پدیدهای است که از سه ویژگی برخوردار است:
۱) اعتیاد اینترنتی، نوعی اختلال و بینظمی وسواسی است که برخی ویژگیهای آن مشابه شرایط آسیب شناسانه است. در واقع زمانی می توان گفت که فرد دچار اعتیاد به اینترنت شده است که دارای علایم خستگی زودرس، تنهایی و افسردگی و غیره باشد.
۲) اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال و بی نظمی روانی است. از این دیدگاه زمینه تحقیق جدیدی تحت عنوان رواندرمانی اینترنتی ظهور کرده است. این دیدگاه معتادان اینترنتی را به عنوان بیمار میبینند.
۳) اعتیاد اینترنتی نوعی مشکل رفتاری است. دلیل این مسئله نیز، وجود یک رابطه قوی بین اعتیاد اینترنتی و وابستگی شیمیایی است. مطالعات نشان داده است که افرادی که مشکلات وابستگی شیمیایی دارند در هفته وقت بیشتری را صرف اینترنت می کنند تا کاربران وابسته غیر شیمیایی(معید فر، حبیب پور گتابی و گنجی، ۱۳۸۴).
“اوزراک” (Orzack) در ۱۹۹۹ اعتیاد به اینترنت را به عنوان اختلال در نظر میگیرد. نوعی اختلال که مردمی که رابطه صفحه رایانه را جذاب تر از واقعیت زندگی روزمره میبینند، از آن رنج میمیبرند. به نظر او هر کسی که رایانه دارد، در معرض اعتیاد است اما افرادی که خجالتی، افسرده، تنها و بی حوصله هستند یا آنهایی که از یک اعتیاد دیگر بهبودی مییابند به خصوص آسیب پذیری بیشتری دارند. اعتیاد تکنولوژی به طورعملیاتی میتواند به عنوان اعتیاد غیر شیمیایی (رفتاری) که شامل تعامل انسان و دستگاه است تعریف شود. این اعتیاد ممکن است انفعالی (مثلا تلویزیون) یا فعال (بازی های رایانه ای) باشد و معمولا جنبه های القاکننده و تقویت کننده ای دارد که ممکن است به افزایش تمایل اعتیادی کمک کند (امیدوار و صارمی، ۱۳۸۱).
تحقیقاتی که اخیرا درباره اعتیاد به اینترنتی صورت گرفته اند، چندین معیار برای اعتیاد به اینترنت و بازشناسی آن برشمرده اند. سه مورد از این معیارهای مهم عبارتند از:
۱) هنگامی که شخصی سعی می کند تا از اینترنت خارج شود احساس بی قراری و بد خلقی می کند.
۲) از اینترنت برای فرار از مشکلات و یا کاستن از احساس یاس ناامیدی، گناه، اضطراب و یا افسردگی استفاده می شود.
۳) کاربر اینترنت در مورد میزان و وسعت استفاده خود از اینترنت، به اعضای خانواده و یا دوستانش دروغ گفته و آن را کتمان می کند و نهایتاً شخص با وجود هزینه بالای استفاده از اینترنت مکرراً از آن استفاده میکند (معیدفر، حبیب پور گتابی و گنجی، ۱۳۸۴).
● علایم اعتیاداینترنتی
مانند تمامی انواع اعتیادهای دیگر، اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال و بی نظمی روانی ـ اجتماعی با مشخصه هایی چون عمل (نیاز به افزایش زمان لازم برای کسب مطلوبیت برابر با زمان های اولیه استفاده)، علایم کناره گیری (به ویژه رعشه و ارتعاش، اضطراب، بی حوصلگی)، اختلالات عاطفی(افسردگی، تند خویی، بد خلقی) و از گسیختگی روابط و مناسبات اجتماعی (کاهش و یا فقدان روابط اجتماعی به لحاظ کمی یا کیفی) است.
علایم اختلال به اینترنت عبارتند از: مشکلات میان فردی و یا مشکلات در هنگام کار یا مطالعه، نادیده گرفتن مسئولیت هایی مربوط به دوستان، خانواده، کار و یا مسئولیت های فردی، تغییر در سبک زندگی به منظور گذران وقت بیشتر با اینترنت، کاهش فعالیت فیزیکی و بی توجهی به سلامت شخصی و بی خوابی.
● انواع اعتیادهای اینترنتی
اعتیاد اینترنتی اصطلاحی وسیعی است که تنوع گسترده ای از رفتارها ومشکلات مربوط به کنترل وسواس و انگیزش را در بر می گیرد.
اعتیاد اینترنتی چندین گونه دارد که پنج نوع آن شایع ترین است:
۱) اعتیاد به سایبر سکس،
۲) اعتیاد به روابط سایبر،
۳) اعتیاد به خرید و تجارت و مزایده،
۴) اعتیاد به بازی های کامپیوتری،
۵) اعتیاد به جست وجو و ذخیره بیش ازحد اطلاعات (معید فر،حبیب پور گتابی و گنجی، ۱۳۸۴).
معتاد اینترنتی درهرکدام ازاین اعتیادها درپی تامین یکی ازنیازهای بنیادین خویش است که در بخش بعدی با توضیح انواع نیازهای اولیه بشری از دیدگاه “مازلو” (Maslow) به تبیین آنها پرداخته میشود.
● نیازهای بنیادین بشر و تبیین اعتیاد به اینترنت
اعتیاد به دارو یا یک شی (وسیله) مشخصاً در پی تأمین یک نیاز جسمی و یا روحی پدید می آید. معتادان اینترنتی افرادی هستند که در تلاش برای پر کردن خلاء هویتی خود بوده اند. آنها در پی گریزگاه یا پناهگاهی برای دوری از واقعیت اند تا بدین وسیله خود را از زمینه واقعی که می تواند یکی از انگیزه های درونی رفتاری معتادان اینترنتی شود، دور سازند. گروه ملقب به معتادان اینترنتی در تلاش برای یافتن یک خانواده به منزله محیطی سرشار از عاطفه و یا مباحث دنیوی عاشقانه اند. آنان سعی دارند توسط گمنام ماندن، هویت جدیدی برای خود دست و پا کنند تا از آن طریق احساس سرخوشی نمایند. براساس نظرات گلدبرگ اعتیاد به اینترنت می تواند انکار یا اجتناب از مشکلات دیگر جاری را در پی داشته باشد (فتوره چی، ۱۳۸۵).
اینترنت می تواند مفری برای کسانی که از مشکلات روانی رنج می برند و دچار تشویش و افسردگی و بی اعتمادی به نفس هستند، باشد. ارتباط مجازی از طریق اینترنت محملی برای گریز از واقعیت و وسیله ای برای ارضای نیازهای هیجانی و روانی به وجود می آورد (صفوی، ۱۳۸۳).
کسی که درروابط واقعی بین فردی توفیق چندانی نداشته، اکنون از این طریق قادر می شود بدون آنکه چهره خود را بر ملا کند و هویت خود را بگوید روابط گسترده ای را برقرارمی کند و احساسات خویش را بروز می دهد این منجر به ایجاد توهم صمیمیت می شود و وقتی واقعیت خارج در دنیای واقعی و نه مجازی اینترنت محدودیت های خود را نشان می دهد، واکنش های ناامیدانهای را در فرد ایجاد می کند (فیروز آبادی، ۱۳۸۲).
آنجاست که او به واقعیت مجازی که از طریق اینترنت به دست آورده چنگ می زند و رهایی از آن او را با مشکل مواجه می سازد. به راستی ریشه این اعتیاد چیست و کاربر معتاد به اینترنت در پی ارضا و تأمین چیست که این چنین شیفته و مجذوب اینترنت شده است؟
تئوریهای مختلفی درمورد این موضوع وجود دارد وجه مشترک نظریات، این ایده است که افراد از آن رو شیفته یک شی، فرد یا فعالیتی می شوند که نیازی را در آنها ارضاء مینماید. انسانها موجودات پیچیده ای هستند و از این رو نیازهای که مسبب رفتار آنهاست نیز پیچیده و متعددند. دراوایل دهه شصت مازلو (یکی از بنیانگذاران روان شناسان انسان گرا) گستره وسیعی از نیازهای آدمی را براساس هرمی از نیازهای بنیادین و بیولوژیکی گرفته تا نیازهای والاتر سرشتی خود شکوفا طبقه بندی کرد، زمانی که فرد نیازی را در یک سطح ارضاء می کند به سطح بالاتر می رود.
اولین دسته از نیازهای موجود در این هرم، نیازهای جسمانی هستند. این نیازها هسته مرکزی دوام و بقاء جسمانی هر انسان است. نیازهای اولیه مانند نیاز به آب، غذا، گرما، امنیت فیزیکی در پایین هرم هستند. سکس نیز یک نیاز بیولوژیکی بنیادین است (سولر، ۱۳۸۵).
استفاده از اینترنت به عنوان ابزاری برای گریز از مشکلات و تخفیف احساس ناامیدی، اضطراب و افسردگی. صرف وقت زیاد روی اینترنت با هدف خاص یافتن دوستان مجازی ضمن آنکه اغلب اوقات وقتی که صرف این کار می شود، بیش از هر زمان است که کاربر از پیش در نظر گرفته است.
استفاده مکرر از اتاق های چت و یا پیام های نمونه به منظور یافتن امورخیالی و رویایی که در زندگی واقعی ممکن نیست (معیدپور، حبیب پورگتابی و گنجی، ۱۳۸۴).
در این سطح نیاز به تماس متقابل، شناخت اجتماعی و حس تعلق داشتن قرار دارد. معتادان اینترنتی از آنجایی که نمی توانند روابطی واقعی داشته باشند، به ارتباط سطحی و امن روی می آورند. که ازطریق سیم های سرد و صفحه ای شیشه ای مانیتور فضای مجازی شکل می گیرد (سولر، ۱۳۸۵).
دکتر “جان گروهول” معتقد است چیزی که باعث اعتیادآور شدن اینترنت گردیده است، اجتماعی شدن است. به عقیده او جنبه هایی ازاینترنت که کاربران بیشتری وقت خود را درآنها سپری می کنند، با تعامل اجتماعی مرتبط است. به عنوان مثال، کاربران با انسان هایی همانند و دلخواه خود ازطریق پست الکترونیکی گروه های مباحثه یا خبری، چت، بازی آن لاین و مانند آن وارد تعامل اجتماعی می شوند (جهانگیر، ۱۳۸۴).
احساس اینکه از طریق یک جعبه می توان با دیگری ارتباط برقرارکرد، حس خوشایندی را به فرد کاربرمی دهد. او دیگر نیازمند یک مکان و فضای خاص برای ایجاد ارتباط نیست. برقراری ارتباطات اجتماعی از طریق اینترنت سهل الوصول ترشده است.
ارتباطات اینترنتی در محیطهای چت، ضمن آنکه تقویت کننده رابطه غیر وابسته به زمان و مکان گردیده است به نوعی اعتیاد آور نیز هست. ارتباط برقرارکردن با انسان های بی شمار از طبقات گوناگون و با جنسیت های مخالف، با فرهنگ و زبان دیگر به فرد نوعی احساس شناخت اجتماعی و حتی شناختی فرا محلی و ملی می دهد.
اجتماع مجازی اینترنت دارای همه نوع امکان برقراری ارتباط هست، از گفت وگوهای دوستانه و اتلاف وقت تا مکالمه های صمیمانه و پرمعنی. از این طریق بسیاری از نیازهای اجتماعی را می توان ارضاء نمود هر چقدر هم افراد ناآگاه ادعا کنند روابط مجازی سطحی هستند، هر کاربر اینترنتی با تجربه ای که از این محیط به دست آورده می تواند خلاف آن را ثابت کند (سولر، ۱۳۸۵).
برای معتادان اینترنتی، دوستی اینترنتی خیلی سریع اهمیت و جایگاه روابط خانوادگی و دوستان قدیمی را می گیرد. این اعتیاد در اکثر موارد منجر به شکست ازدواج ها و بی ثباتی در روابط بین فردی و اجتماعی می شود.
در رویکرد استفاده و خشنودی نیز یکی از نیازهایی که موجب می شود مخاطبان به سمت رسانه بروند، نیاز اجتماعی (گفتگو و تعامل با دیگران) است. معتادان اینترنتی نیز در پی یافتن روابطی فراتر از روابط محدود اجتماعی دردنیای واقعی، به محیط مجازی اینترنت وارد شده و در پی برقراری ارتباطاتی فارغ از محدودیت های جهان واقعی هستند. تکرار این کار، برای آنها مسرت بخش و اعتیاد آوراست. یکی از جنبه های اعتیاد آور محیط چت و اتاق های گفتگو نیز همین است. اگر کاربر اینترنت که دوستان فراوانی را از این طریق یافته یک روز به اینترنت وصل نشود، مطمئناً فراموش خواهد شد و احساس و واقعیت خود را از دست می دهد، برای بسیاری از معتادان دقیقا همین وابستگی های اجتماعی است که باعث می شود که دوباره به این محیط باز گردند. بر اساس رویکرد رفتارگرا پاداش های دریافتی از اینترنت که می تواند شامل دوستی های مجازی و تشکیل اجتماعات مجازی توسط فرد کاربر باشد، منجر به بازگشت دوباره به این محیط می شود و انجام این عمل را در فرد تقویت می نماید.
نیاز به یادگیری، پیشرفت و اشراف برمحیط و عزت نفسی که از دست آوردهای فرد ناشی می شود در سطح بعدی هرم مازلو قرار دارد (فرهنگی، ۱۳۸۲).
محیط اینترنت این نیازها را به سرعت تامین می کند. اینترنت دریای بیکران اطلاعات است. از طریق آن می توان آموخت و پیشرفت کرد. وفور اطلاعات قابل دسترس در شبکه، نوع جدیدی از عادات گریز ناپذیر کاوش و جست و جوی اینترنتی را پدید آورده است. بدین ترتیب که افراد زمان بیشتری را جهت جمع آوری و سازماندهی داده هایشان صرف میکند (معیدفر، حبیب پور کتابی و گنجی، ۱۳۸۴).
در واقع نیاز های شناختی که شامل کسب اطلاعات، آگاهی و شناخت است ازطریق اینترنت به سرعت تامین می شود. رویکرد استفاده و خشنودی نیز تامین این نیازها توسط رسانه را عاملی برای استفاده مجدد از آن وافزایش خرسندی دریافت شده می داند.
کار با اینترنت نیز هر روز تجربه جدیدی را در اختیار کاربران قرارمی دهد. فرد کاربر هر روز با تکنولوژی های نوینی در ارتباط با اینترنت روبروست که موجب پیشرفت و افزایش آگاهی او می شود. این فضا به فرد کاربر امکان پیشرفت و دریافت پاداش های بی شماری می دهد. یادگیری ساختن یک پست الکترونیکی، ساختن یک وبلاگ و امکان تولید در این فضا، یادگیری مقررات و هنجارهای مربوط به اتاق های چت، آشنایی با اصطلاحات این محیط مجازی به فرد کاربر در درجه اول احساس فعال بودن و در درجه دوم احساس غرور و عزت نفس می دهد. او این دنیای مجازی را می شناسد و دیگر نیازی به صرف وقت و هزینه فراوان برای یادگیری نیست. با فشار چند دکمه و حرکت موس کارها انجام می شود می توان در یک محیط با تمام دنیا ارتباط داشت و آموخت و دیگر نیازی به پیمودن راه های طولانی نیست. فرد کاربر پس از مدتی درمی یابد بودن در این فضاست که به او قدرت می دهد. او با تمام قوانین این فضای مجازی آشناست و هر روز امکان پیشرفت و یادگیری مسایل جدید مرتبط با این فضا را دارد، پس سعی می کند ارتباط خود را با این فضا قطع ننماید. حال او یک کاربر حرفه ای و با سواد رسانه ای غنی است و برای حفظ این منزلت (حداقل در نزد خود) باید بیشتر به این فضا قدم بگذارد تا از این طریق به قدر و منزلت افزون تر برسد.
تئوری کنش گر در روان شناسی ادعا دارد زمانی که دستیافته های کوچک به سرعت حاصل شوند یادگیری در بهترین حالت خود قرار دارد. محیط مجازی اینترنت نیز از آن رو اعتیاد آور است که این کار را به صورتی کارآمد و رضایت بخش انجام می دهد (سولر، ۱۳۸۵).
چالش، تجربه، اشراف، و موفقیت که در نهایت به عزت نفس منجر می شوند، چرخه ای اعتیاد آور است که باعث می شود یاد بگیرید و پیشرفت کنید. شاید تامین این نیاز ازسوی اینترنت برای فرد کاربر بسیار مثبت باشد و این اعتیاد، اعتیادی مخرب نبوده بلکه سازنده نیز باشد.
نیاز به خود شکوفایی در بالاترین قسمت هرم مازلو قرار دارد. این نیاز در برگیرنده ی بسیاری از نیازهای سطوح پایین یعنی نیازبه برقراری روابط متقابل، ابراز خود، ارضای نیازهای هنری و ذهنی از طریق مشارکت در دنیای اطراف نیزهست (فرهنگی، ۱۳۸۲).
گرچه کلید دستیابی به خود شکوفایی آن است که این نیاز مستلزم تلاش برای شکوفایی شخص به عنوان فردی منحصربه فرد باشد، فرایند مداومی از شناخت استعدادهای نهانی فرد و پرورش آنهاست و در واقع شکوفایی خودراستین است (سولر، ۱۳۸۵).
حال این سوال مطرح است که اینترنت چه کمکی به شکوفایی “خودراستین” می کند و فرد چگونه از طریق استفاده از اینترنت به خود شکوفایی می رسد.
این بار باید ازخصیصه گمنام بودن در فضای مجازی یاد کرد. گمنامی، دیده یا شنیده نشدن به افراد اجازه می دهد احساسات خود را بیشتر بروز دهند. در ناشناس ماندن، فرد می تواند خود را فارغ از قید و بندها و محدودیت های زندگی در دنیای واقعی، شکوفا کند. کاربران می توانند در این محیط از احساسات پنهان خود بگویند، از علایق پنهان خود حرف بزنند و شاید “خود دیگری” را کشف کنند که این خود، خود واقعی آنها باشد. خودی که فارغ از نقاب روزمره زندگی است و تنها در این محیط که بهترین مکان برای ناشناس ماندن است، کشف می شود. فرد کاربر در این محیط و در ارتباط با دیگر کاربران دیگر به سوالاتی پاسخ می دهد که شاید هرگز به پاسخ آن نیاندیشیده بود. کاربران اینترنتی می توانند توانایی های بالقوه خود را شناسایی کرده و آنها را به فعلیت برسانند. محیط مجازی این امکان را به آنها می دهد. ساختن یک وبلاگ به عنوان یک دفتر خاطرات شخصی که حال دیگر عمومی شده، می تواند زمینه ای برای بروز احساسات پنهان و شناساندن “خود واقعی” آنها باشد. به واقع چه چیزی می تواند برای یک کاربر فریبنده و اعتیادآورتر از جستجوی خود راستین باشد. به نظرمی رسد کاربران بیش از زندگی واقعی، در دنیای مجازی شبیه خود های راستین شان هستند، آنها صریح تر، گویاتر، گرم تر، شوخ طبع تر و دوستانه هستند.
● نتیجه
در این مقاله اعتیاد اینترنتی از منظر دو نگرش علوم ارتباطات و روان شناسی بررسی گردید. در این میان هم چنین با توجه به هرم نیازهای مازلو که طبقه بندی وسیعی از نیازهای بیولوژیک تا نیازهایی چون خودشکوفایی را در بردارد به تبیین این اعتیاد پرداخته شد.
با توجه به رویکرد رفتاری در روان شناسی، هرگاه فرد در پی انجام کاری با پاداش های بی شماری روبرو گردد، به سمت انجام بیشتر آن عمل، سوق خواهد یافت. اینترنت نیز پاداش های بی شماری را چون دوست یابی و تعاملات مجازی، آموختن مهارت های جدید، امکان تولید در این فضا، فعال بودن و مواردی که در مقاله بدان اشاره شد، برای افراد فراهم می کند تا آنجا که در پی استفاده مکرر، فرد دیگر چاره ای جز بازگشت به این فضا ندارند زیرا این فضا بدل به جانشینی غریب و راهی برای جبران مشکلات واقعی زندگی و گریز از آن می شود.
در بررسی هرم نیازهای مازلو و تبیین اعتیاد به اینترنت، نیز آشکار شد این فضا توانسته اکثر نیازهای بنیادین بشر را رفع نموده و آنها را تامین کند. دنیای مجازی اینترنت به گونه ای نیازهای بشری را برآورده می سازد که دیگر برای فرد رهایی از آن امکان پذیر نیست. از آنجا افراد بشر همگی در پی تامین نیازهایشان (نیازهای بیولوژیک تا نیازهای معنوی) هستند، در این مسیر به هر آنچه که این نیازها را به یک باره برای آنها تامین کند پناه خواهند برد. اینترنت به عنوان یک چند رسانه ای خاصیت جذب کنندگی فراوان دارد و این رسانه توانسته تمامی قابلیت های رسانه ها را با هم یک جا داشته باشد و از این حیث موجب می شود کاربران بیشتری به سمت آن بروند و نیازهای خود را تامین نمایند. با توجه به رویکرد استفاده و خشنودی و بررسی نیازهای گوناگونی که منجر به استفاده مخاطبان از رسانه ها می شوند، می توان گفت به هر میزان که رسانه ای در تامین نیازهای خواسته شده مخاطبان کارآمد تر باشد، تمایل مخاطب بدان سمت افزایش خواهد یافت. بنابراین با رشد فراگیر رسانه های نوین چون اینترنت، که همه نوع نیاز مخاطب اعم از نیازهای اجتماعی، نیاز های شناختی، نیاز های عاطفی، نیازهای گریز از تنش، نیازهای غیر اجتماعی (فرار کردن و تنها بودن)، تفریح، سرگرمی و شادی های عاطفی را تامین می کند، به طور حتم به خرسندی بیشتر او دامن خواهد زد و انتخاب اول برای گزینش رسانه ای او خواهد بود. با توجه به این رویکرد که معتقد است به هر میزان که فرد خشنودی بیشتری در تعامل با رسانه ای به دست آورد، بیشتر به آن سمت خواهد گروید، می توان گفت میزان گرایش افراد به سمت اینترنت با امکانات بی شماری که برای مخاطبان خود فراهم می کند، هر روز بیش از پیش افزایش خواهد یافت به طوری که افزایش این گرایش خود می تواند منجر به اعتیاد و وابستگی بیش از اندازه گردد.
به نظر می آید آنچه که در درجه اول موجب این اعتیاد می گردد، جدایی زندگی واقعی از دنیای مجازی است. هنگامی که زندگی واقعی فرد از زندگی مجازی او جدا می شود این مسأله وی را با مشکل مواجه می سازد. زمانی که فرد آنچه را که نیاز دارد در دنیای واقعی میسر نمی شود به شکلی ناخودآگاه به دنیایی روی می آورد تا جایگاهی برای جبران نداشته هایش باشد و به حق باید گفت فضای مجازی این کمبود را برای افراد جبران کرده است. اعتیاد به فضای مجازی همانند دیگر اعتیادها جدی است اما از آنجا که علایم خاص خود را دارد، شاید سال ها آشکار نشود حتی فرد معتاد نیز به آن پی نبرد.
در پایان باید گفت شاید همیشه وابستگی بیش ازحد به اینترنت مشکل ساز نباشد، اما هنگامی که فرد رابطه خود را با واقعیت از دست دهد و در واقع میزان و مدت زندگی او در فضای خیالی مجازی به مراتب بیشتر از حضور در جهان عینی باشد، و او از حضور در این فضا احساس شعف و خشنودی کند به طوری که این حس در بازگشت به جهان واقعی دیگر به او دست ندهد، آن جاست که باید این اعتیاد را جدی قلمداد کرد و چون سایر اعتیادها به درمان آن پرداخت
لطفا نظر خود را درباره این مطلب بنویسید .
اینترنت, اعتیاد, رسانه, مجازی, اجتماعی, اعتیاد اینترنتی, مقاله
بدون دیدگاه